ایام



سلام عزیزم.

عرفان عزیزم. هزار بار فکر کردم که بگویم یا نه. خواستم که ساکت بمانم. اما طاقت نمی‌آورم که برای بار هزارم هم نگویم که دوستت دارم و تولدت چه قدر برایم مبارک است. تو جگر گوشه‌ی منی عرفان که من توی قلبم و مغزم تماما احساست می‌کنم و می‌بینمت و در آغوشت می‌گیرم و می‌بوسمت که بدانی من اگر برادری( هم استخوان و خاکی) داشتم و می‌ساختم در ذهنم شکل تو را باید می‌گرفت. دوستت دارم و جز این هیچ ندارم. 

دختربچه‌ی احمقی‌ام اخیراً یا شاید تماما که تو ببخش. موزیک‌هایت را نگه داشته‌ام اگر خواستی.

۱۸ خرداد


تبلیغات

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عکس های رضا محمدی سلطان ولایت مقالات علمی اخبار صنعت خودرو تابلو اداری پیام آوران پارسیان عنوان ندارد بررسی شرکت های اجاره ماشین در کیش شخصی نظارت و راهنمایی تعلمایی خاطرات ممنوعه